Jبه غضنفر میگن: بچتو بیشتر دوست داری یا نون بربری، غضنفر میگه: تورو خدا منو سر دو راهی قرار ندید.

Jسگ غضنفر دست و پا نداشت!!! یه شب خونه غضنفر رو دزد میزنه. غضنفر سگشو میزاره تو فرغون، میدو دنبال دزده.

Jغضنفر میره دزدی هیچی گیرش نیومد، مشقای بچه ها رو خط خطی میکنه.

Jبه یکی توپه فوتبال نشون میدن میگن: این چیه؟ طرف بعد از کلی فکر  کردن میگه: شطرنج گردالی.

J بيچاره مردا : وقتي بدنيا ميان همه حال مامانشونو ميپرسن،  وقتي ازدواج ميکنن همه ميگن: چه عروس قشنگي،  وقتي ميميرن همه ميگن: بيچاره زنش.

J دختر و پسره داشتن با هم قايم باشک  بازی ميکردند ، دختره به پسره ميگه تو چشم بگذار اونوقت من ميرم قايم ميشم ، اگه تونستی منو پيدا کنی بغلم کن و بوسم کن ، اگه هم نتونستی منو پيدا کنی من زير راه پله قايم شدم !

J کبوتر مست می کنه بجای نامه ایمیل میبره.

J یه روز غضنفر می ره بالای پل عابر پیاده داد می زنه، می گه: حالا آخر ما نفهمیدیم آخه شما که می دونید اینجا رود خانه نیست پس چرا پل زدید

J یه روز غضنفر میره عروسی تو عروسی برف شادی میزنن غضنفر سرما میخوره.

J شرکت نوکيا براي رفاه حال اس ام اس نويسان محترم ايراني يک گوشي جديد طراحي کرده که با فشردن تنها يک دکمه مي نويسه " يه روز غضنفر......

J اگه گفتید چه جوری میشه اصفهانی رو زجر داد: ببندینش به تیر برق و بهش بگین کوچه اون طرفی شام میدن...

J از يکی ميپرسن گشنگي سخت تره يا عاشقي ؟ ميگه از قديم گفتن گشنگي نكشيدي كه عاشقي يادت بره، ولي شما تا حالا تو خيابون دستشوئيت نگرفته كه جفتش يادت بره؟؟؟؟

J يه روز غضنفر ميخوره به يه تير برق ميگه: چه يك بزرگي!

J غضنفر كيس كامپيوترش رو ميبره نمايندگي و ميگه: آقا اينو براي ما تعمير كنين، مسئول پذيرش ميگه: چه مشكلي داره غضنفر ميگه: والا نميدونم چرا چند روزه جا ليوانيش بيرون نمياد؟

J غضنفر ميخواد به دختره تيكه بندازه ميگه: در قلب مني هرگز...  

J غضنفر ميخواسته يك كبريت سوخته رو روشن كنه، هرچي ميزده كبريت مادرمرده روشن نميشده. رفيقش بهش ميگه: بابا خوب شايد كبريتش خرابه! غضنفر ميگه: نه بابا، ايلده همين پنج دقيقه پيش روشن شد!!!

J يارو ميره ديوونه خونه ميبينه همه تو صف وایستادن دارن يكي‌يكي تو يه سوراخه نگاه ميكنن بعد دوباره ميرن ته صف واميسن. يارو كنجكاو مي‌شه ببينه تو سوراخه چه خبره، خودش هم ميره تو صف واميسه و تو سوراخه رو نگاه ميكنه هيچي نميبينه، يه بار ديگه تو صف واميسه بازم هيچي نميبينه،‌ از يكي ميپرسه: شما چي رو نگاه ميكنين؟ من كه هر چي نگاه ميكنم هيچي نميبينم. يارو بهش ميگه: برو بابا دلت خوشه! ما دو ساله داريم اين تو رو نگاه ميكنيم هنوز هيچي نميبينيم، تو ميخواي با دو بار نگاه كردن چيزي ببيني؟!!

J میدونین غضنفر و بچه های محلش به 750 گرم چی میگن؟ میگن: نیم کیلو و نیم.  

J هواپيما داشت سقوط مي کرد همه داشتن جيغ ميزدن به جز غضنفر ! ازش مي پرسن: چرا تو ساکتي؟ ميگه : ماله بابام که نيست بذار سقوط کنه.

J غضنفر ميره مکه برعکس همه طواف ميکنه... بهش ميگن: چرا برعکس طواف ميکني؟ ميگه: شما از اون ور دنبالش کنين ؛ من از اين ور ميگيرمش.

J بچه یه اصفهانی شکم درد میگیره میبرنش بیمارستان دکتره بعد از عمل از اتاق عمل میاد بیرونو میگه: الحمد و لله عمل با موفقیت انجام شد و ما این سکه 5 ریالی رو از شکم بچه در آوردیم اصفهانیه میره جلو میگه: آقای دکتر اول 5 ریال ما رو بدین حسابمون با هم قاطی نشه .  

Jيه دفعه یه آبادانيه تو بيابون گم ميشه ، و داشته از تشنگی ميمرده .... خلاصه هی ميگفته آب آب آآآآآ آب .... يه دفعه ميرسه به يه چشمه دستاشو میزنه تو آب و ميکشه به موهاش ميگه آخيــــــــــش ، وُلک  راحت شدم تيپ موهام خراب شده بود داشتم ميمردما

J یکبار یه اصفهانی خونش آتیش میگیره یه تک زنگ به آتش نشانی می زنه  

J غضنفر نون بربري مي خره از جلو لواشي رد مي شه مي بينه نونها دارن تو دستگاه مي چرخن ميگه: آقا چقدر مي گيري اين بربري منم يه دور سوار بشه؟

J غضنفر داشت با یه خره شطرنج بازی میکرد یکی دیگه رد میشه میگه: عجب خر باهوشی ، غضنفر میگه: زیاد هم باهوش نیست یک یک مساوی هستیم.

J غضنفر رو ميندازن جهنم روز بعد ميبينن هيچ كس تو جهنم نيست. ميرن تحقيق ميكنن ميبينن غضنفر همه رو قا چاقي وارد بهشت كرده.

J قسمتي از وصيت نامه علي دايي: بعد از مردنم مرا در ورزشگاه آزادي به خاک بسپاريد تا هميشه در زمين باشم.

J به ميرزاپور مي گن: چرا همش موقع سرود ملي مي خندي؟ ميگه: آخه دايي پيشمه ميگه: شر زد ز افق ..........!!!

J آبادانيه مياد تهران سوار اتوبوس ميشه، بليط اتوبوسراني آبادان رو ميده دست راننده. يارو ميگه: داداش اين بليط مال اينجا نيست. آبادانيه ميگه: ولک روشو خوب توجه نکردي، نوشته آبادان و حومه.

J توی یه عروسی یکی داشته رقص هلیکپتری میزده غضنفر جو می گیردش آرپیچی میزنه!

J غضنفر ميره رستوران، گارسون ميخواد بزارتش سر كار ميگه: غذاي امروز «كوجی پورو تياپوفو ساخارينو گلاسه» با «ليمو» است! غضنفر ميگه : «كوجی پورو تياپوفو ساخارينو گلاسه» با چي؟

J دو تا دانمارکی با هم همسایه بودن ... هر سی ثانیه برق یکیشون می رفت ... تحقیق می کنن می بینن از چراغ راهنمایی برق ميدزدیدن.

J غضنفر ميره تو صف نونوائي، شاطر نونوائی ميگه: نون تا اينجا بيشتر نمي‌رسه، بقيه برن. غضنفر ميگه: ببخشيد اگه ميشه جمع‌تر وايستين نون به ما هم برسه.

J يك گاو نر دنبال يك گاو ماده مي افته گاو ماده هي فرار مي كرده، دست آخر به يك كوچه مي رسه كه بن بست بوده برمي گرده و با حالت درماندگي مي گويد: آخه چي از جون من مي خواهي؟ گاو نر مي گه: مااااااااااااااااااااااچ

Jيه پري افسانه اي به يه مرد ميگه: يه آرزوت رو بگو تا برآورده كنم. مرده ميگه: يه كاري كن كه زنم حسابي احمق بشه تا بتونم با خيال راحت بهش دروغ بگم و هي مچم رو نگيره. پريه قبول ميكنه و ميگه: برو خونتون. آرزوت رو برآورده كردم. مرده خوشحال ميره خونه, ميبينه زنش تبديل به يه مرد شده

J يه پيرمرده و يه پيرزنه و يه پسره و يه دختره تو يه كوپه قطار با هم بودن،‌ قطار ميره تو تونل و همه جا تاريك ميشه،‌ يهو يه صداي ماچ و بعد هم يه صداي كشيده مياد! قطار از تونل مياد بيرون همه نشسته بودن سر جاشون. پيرزنه با خودش ميگه: عجب دختر متين و باحياييه! با اينكه جوونه و دلش ميخواد ولي به كسي راه نميده، تا يارو بوسيدش ، گذاشت زير گوشش! دختره با خودش ميگه: عجب پيرزنه نجيبيه! با اينكه سنش بالاست و كسي تحويلش نميگيره، بازم  نميذاره كسي ازش سوء استفاده كنه. پيرمرده هم با خودش ميگه:‌ بابا عجب بدبختيه‌ها! يكي ديگه حالش رو ميكنه ما كشيده رو مي‌خوريم! پسره هم با خودش ميگه: چه حالي ميده آدم كف دستش رو ببوسه محكم بزنه تو گوش بغلي!

J غضنفر و دو تا از رفقاش رفته بودن ايستگاه راه‌آهن، تا ميرسن تو يهو قطار حركت ميكنه، اينها هم ميگذارن دنبال قطار حالا ندو كي بدو! خلاصه بعد از هزار بدبختي، يكيشون ميرسه به قطار و ميپره بالا و دستشو دراز ميكنه، دومي رو هم سوار ميكنه، ولي غضنفر بندة خدا هرچي ميدوه نميرسه. خلاصه خسته و كوفته برميگرده تو ايستگاه، يك بابايي بهش ميگه: آقاجان چرا اينقدر خودتونو خسته كرديد؟ قطار بعدي نيم ساعت ديگه حركت ميكنه، وایميستاديد با اون ميرفتيد. غضنفر نفس زنان ميگه: منم نميدونم! والله من فقط قرار بود برم، اون دوتا رفيقام اومده بودن بدرقم!

Jدانشگاه صنعتی اصفهان که بودم میدیدم بچه های اصفهانی روزهایی که کلاس هم ندارند باز هم از ساعت 7 صبح تو دانشگاه هستند تا 7شب و با خودم میگفتم دانشجو یعنی اینها ولی بعد فهمیدم ژتون صبحانه و نهار و شام عامل این اعتکاف در دانشگاه بوده.  

Jیه اصفهونی سوار تاکسی میشه به مقصد که میرسه میگه: قربان چقدر شد؟ راننده تاکسی میگه: 25تومن . اصفهونی میگه: بفرمایید این 20 تومن - به اندازه 5 تومن دنده عقب برید.  

Jیه روز یکی از یک محله تو اصفهان میگذشته، می بینه یه دختر بچه اصفهانی گوشواره های طلا داره، می خواسته گولش بزنه و به بچه می گه: دختر جون این گوشواره ها رو به من می دی؟ دختره می گه: اگه صدای خر در بیاری بهت میدم یارو شروع می کنه به عرعر کردن و بعد می گه: گوشواره ها رو بده، دختره بهش می گه: تو که خری، می دونی اینها طلاست و من که آدمم نمی دونم.

Jبه اصفهانیه می گن تا حالا شیرین تر از عسل هم خوردی ! میگه : بله ، ترشی مفتی !!!

Jاصفهانیه یه پوسته موز می بینه می شینه کنار موزه . می گن چرا اینجا نشستی !!! میگه : آخه می خوام فکر کنند من این موزه را خوردم.

J به نظر شما پدر پسر شجاع قبل از اينکه پسر شجاع به دنيا بياد اسمش چي بوده؟؟؟!!!...

J فيلم هاي در حال ساخت در سينماي ايران : دوقولوهاي افسانه اي با حضور برانکو و چلنگر !  ، پت و مت با حضور رحمان رضايي و ميرزاپور !  ، تام و جري با هنرمندي حسين کعبي و فيگو ! ، زندگي پيامبران با حضور افتخاري علي دايي در نقش حضرت نوح.

J جشنواره فيلم اصفهان 1- دو نفر با يك تخم مرغ ! 2- تا حالا موز خوردي؟ ! 3- 10 نفر زير يك چتر ! 4- من هوشنگ 15 تومان دارم ! 5- ديشب باز هم پيتزا خوردم.

J غضنفر زنگ میزنه فلسطین زود قطع میکنه ازش دلیلش رو میپرسند میگه: می خواستم ببینم هنوز اشغاله یا نه!

J از غضنفر ميپرسن: امام اول كيه! يخورده فكر ميكنه، ميگه: بابا يك راهنمايي بكنيد... ميگن: شمشيرش معروفه.. ميگه: آها... ZORO!

J غضنفر ميره مكه. وقتي برميگرده رفقاش ميپرسن: تعريف كن چه جوريا بود؟ غضنفر ميگه: خيلي سنگ خوردم ولي بلاخره تونستم بوسش کنم!

J يه روز غضنفر ميره قهوه خونه ۲ تا چايی ميخوره ۵ تا ۱۰ تا ۱۵ تا. قهوه خونه چيه شاکی ميشه ميگه : بابا خسته نشدی اين همه چايی خوردی، غضنفر ميگه : راست میگی واللا قربونت يه چايی بيار بخوريم خستگيمون در بره!

J غضنفر و دوستش با لگد مي‌زدند توي صورت همديگه. يكي مياد بهشون ميگه: شماها دردتون نمياد، غضنفر ميگه: نه... پوتين پامونه!

Jغضنفر داشته از تو جزيره آدم‌خورا رد ميشده،‌ يهو ميبينه آدم خورا محاصرش كردن. بيچاره با حال زار ميگه: اي خدا بدبخت شدم! يهو يك صدايي به غضنفر میگه: نترس بندة من،هنوز بدبخت نشدي! اون سنگ رو از جلوي پات بردار بكوب به سر رئيس قبيله. غضنفر خوشحال ميشه،‌ سنگ رو ميكوبه تو كله ‌رئيس قبيله. رئيسِ قبيله جابه‌جا ميميره، باقي افراد قبيله شاكي ميشن، نيزه به دست، شروع مي‌كنن دويدن طرف غضنفر! يهو همون صدا مياد: خوب غضنفر جان! حالا ديگه بدبخت شدي

J پسر اولی: پسر بازم امسال خل نشی و يه شبه كل حقوق يه ماهت رو براش خرج كنی‌ها...! از من ياد بگير! هر سال يه هفته قبل از ولنتاين باهاش قهر ميكنم كه خرج رو دستم نيفته! دو روز بعد از ولنتاين هم دوباره بهش زنگ ميزنم و باهاش آشتی ميكنم...!

پسر دومی: آخه نميشه كه مهدی جون! حداقل يه دسته گل بايد براش بخرم و شام ببرمش بيرون! اگه امسال گردنبند براش نخرم كه تا دو سال باهام حرف نميزنه! گردنبد بدون گوشواره هم كه خوبيت نداره!

دختر اولي: اي بخشكي شانس! ولنتاين رسيد و من هنوز هيچكي رو پيدا نكردم كه خرش كنم تا برام كادو بخره...! امسال خوردم به پيسي!

دختر دومي: نگران نباش بابا! ماشالله خر زياده! از من ياد بگير! هر سال دو تا دو تا كادو ميگيرم! بهت قول ميدم يه خورده زرنگ بازي در بياري تو هم امسال مثل من دوتا كادو ميگيري

شاگرد رستوران: اوسا! اين غذاهايي كه اضافه مونده چيكار كنيم!

صاحب رستوران: بذار تو يخچال دو سه روز ديگه كه ولنتاين ميشه اينجا شلوغ ميشه استفاده ميكنيم!

شاگرد گلفروش: آقای گلزاری! اين گلها داره پلاسيده ميشه! ‌بريزمشون دور!

گلفروش: چي‌چي!بريزيشون دور! همين‌ها رو يكي دو روز ديگه مردم تو صف واميستن كه دو سه برابر قيمت بخرند!

سرباز اولي: حسيني! جناب سروان بهت مرخصي داد بالاخره!

سرباز دومي: نه! هرچي بشش التماس كردم كه بايد برم شهرستون عروسي خالومون، تو جلدش نرفت كه نرفت! گفت كه بايـد بموني اين هفته سرمون شلوغه! بايد عشاق رو بگيريم بندازيم تو ميني‌بوس!

شاگرد گلفروش: آقای گلزاری! راست ميگفتي‌ها!

شاگرد رستوران: اوسا! شما راست ميگفتين‌ها!

سرباز دومي: جناب سروان راست ميگفتی‌ها!

پسر دومی: مهدی ‌جون راست ميگفتي‌ها! عجب خريتي كردم!

دختر دومي: ديدی راست ميگفتم! خر زياده!

J بابا، تعداد آدما بيشتره يا الاغا!

- والا پسرم توي الاغا تعداد آدما بيشتره اما توي آدما تعداد الاغا بيشتره!

J نقل شده كه يكبار از مردم سراسر جهان پرسيده شده:

نظرتون راجع به راه حل كمبود غذا را در ساير کشورها ، صادقانه بيان كنيد؟

ولي هيچ كسي جواب خاصي به اين سئوال نداد چون كه:

_در آفريقا كسي نمي دونست غذا يعني چه؟!

_در آسيا كسي نمي دانست نظر يعني چه؟!

_در اوپاي شرقي كسي نمي دانست صادقانه يعني چه؟!

_ در اروپاي غربي كسي نمي دانست كمبود يعني چه؟!

_و در آمريكا كسي نمي دانست ساير كشورها يعني چه؟!

J غضنفر تلويزيون ميخره بعد کنترلشو پس مياره به صاحب مغازه ميگه بيا داداش اين ماشين حساب توش بود ما حرومي بهمون نمياد .

J غضنفر ميره حموم دوش حموم رو ميبينه ميگه :گوشت چرخ شده ديده بوديم اب چرخ شده نديده بوديم.

J غضنفر خالي ميبنده كه 10 بار رفته چين دوستاش بهش ميگن يه خيابون تو چبن اسم ببر، ميگه شهيد بروسلي.

J غضنفر  وارد يك مغازه وسايل الكترونيكي منزل شد از فروشنده پرسيد آقا ببخشين شما تلويزيون رنگي داريد! فروشنده گفت بله. ترك با خوشحالي گفت: پس لطفاً يك رنگ قرمزش را به من بدهيد.

J غضنفر داشته تو اتوبان كرج با سرعت ميرفته , يه دفعه راديو پيام ميگه : "رانندگان عزيز كه در لاين تهران به كرج در تردد هستند مواظب باشن يه اتوموبيل در لاين مخالف در حركت است" غضنفر همينجور كه داشته فرمونو اينور اونور ميكرده ميگه : لامصبا يه دونه دوتام نيستن !!!!

Jرفيق غضنفر بهش ميگه: غضنفر بيا بريم يك دست پينگ‌پنگ بزنيم... غضنفر ميگه: ول كن بابا، پينگ‌پنگ هم شد فوتبال!

Jعربه با دو تا خيار در دست ميره توي يك بقالي، ميگه:حاج آقا خيارشور داري؟
بقاله ميگه: بله. عربه ميگه: پس ولك بي زحمت اين دوتا رو هم بشور

J غضنفر با چند تا رشتيه نشسته بودن داشتن جوك مي‌گفتن، رشتيا براي غضنفر و بچه های محلش جك ميگن، نوبت غضنفر كه ميشه،‌ تا مياد بگه: يه روز رشتيه... همه بهش ميگن بشين بابا نميخواد بگي! دوباره يه دور ميزنه ميرسه به غضنفر ، باز تا مياد بگه: يه روز يه رشتيه... ميپرن وسط حرفش،  نميذارن بگه. بار بعد كه نوبت ميرسه به غضنفر ، ميگه: يه روز يه غضنفر داشته ميرفته با سر ميخوره زمين! همه رشتيا ميخندن بعد غضنفر ميگه: ‌ولي وقتي بلندش ميكنن ميبينن رشتي بوده!