از دسته جشن هاي آريايي ، جشن هاي آتش است . امروزه تنها « جشن سوري » ،معروف به « چهارشنبه سوري » و نيز « جشن سده » برايمان به يادگار مانده است ودر باره ی جشن هاي فراموش شده ي آتش ، به « آذرگان » در نهم آذر ماه و «شهريورگان » يا « آذر جشن » مي توان اشاره داشت . آتش نزد ايرانيان نماد روشني ،پاكي ، طراوت ، سازندگي ، زندگي ، تندرستی و در پايان برجسته ترین نماد خداوند درروي زمين است. مجموعه ي آيين هاي نوروزي از « جشن سوري » ( چهارشنبه سوري ) آغاز مي شود و با آيين سيزده بدر نوروز به سرانجام خود مي رسد .
برخي را باور اين است كه با در نظر آوردن واژه ي « چهارشنبه » كه بر آمده از فرهنگ تازي و سامي است ، پس « چهارشنبه سوري » ارمغاني از سوي تازيان است ، چرا كه همانگونه كه مي دانيم ، در ايران باستان هر روزي نامي ويژه داشته است ( هرمزدروز ، وهمن روز ، اردوهشت روز ، شهروَر روز ، خرداد روز ، سروش روز ، مهر روز ، زامياد روز و … ) و نشاني از بخش بندي امروزين چهارهفته ايي و نام هاي آنان به چشم نمي خورد . (هر چند وجود هفت روز و هفته در ایران باستان قابل اثبات است اما کاربرد آن شناخته شده نیست (! اما مي بينيم كه در ميانه سده ی چهارم هجري ، از اين جشن و چگونگي بر پايي و هنگام آن و نيز ديرينگي اش سخن به ميان است . برابر اين آگاهي كه در نسک(كتاب) تاريخ بخاراي ابوبكر محمد بن جعفر نرشخي آمده ، در زمان منصور پسر نوح از شاهان ساماني ، در ميانه سده چهارم هجري ، اين جشن با شكوهي بزرگ برپا بوده و به نام « جشن سوري» ناميده مي شده است .
چون در روز شماري تازيان ، چهارشنبه و شب آن نحس و گجسته به شمار مي رفته شب چهارشنبه ي پايان سال را با « جشن سوري » به شادماني پرداخته و بدين گونه مي كوشيدند تا نحسي و نا خجستگي چنين شب و روزي را بر كنار كنند . همچنين جاحظ در نَسَک خود با نام المحاسن و الاضداد (ص 277 ) به گجستگی(نا مبارک)چهارشنبه نزد تازيان اشاره مي كند . منوچهري در اين روز مردمان را به شادماني مي خواند تا از نا خوبي و بد يمني آن رها شوند . اما بر پايه ي پژوهش هاي انجام شده ، زمان باستاني « جشن سوري» را مي توان در اين چهار گاه باز جست :
۱. شب بيست و ششم از ماه اسفند ، يعني در نخستين شب از پنجه ي كوچك
۲. نخستين شب پنجه ي بزرگ يا پنجه ي وه كه پنج روز كبيسه است و نخستين شب و روز « جشن همسپهمديم» (آخرين گاهنبار سالانه(
۳. ديدگاه سوم ، شب پايانی سال است كه ارجمندترين روز « جشن همسپهمديم» و جشن آفرينش انسان است .
۴. هم اکنون ایرانیان شب چهارشنبه(سه شنبه شب) پایانی سال را زمان برگزاری این جشن میدانند.
افزون بر اين و بنا به سنتي كه براي برخي رويدادهاي بزرگ و جشن هاي باستاني ، برابر نهادي اسلامي نيز بدست داده شده است ، آتش افروزي و شادماني شب چهارشنبه ي آخر سال را برخي به قيام مختار ثقفي كه به خونخواهي حسين و فرزندانش قيام كرده بود ، نسبت مي دهند : « مختار وقتي از زندان خلاصي يافت و به خونخواهي كشتگان كربلا قيام كرد ، براي اين كه موافق و مخالف را از هم تميز دهد و بر كفار بتازد ، دستور داد كه شيعيان بر بام خانه ي خود آتش روشن كنند و اين شب مصادف با چهارشنبه آخر سال بود و از آن به بعد مرسوم شد» ( محمود روح الاميني ، ص 50 ) . هر آینه این موضوع ما را به سوی نامگذاری دروغین ایرانیان پس از چیرگی تازیان، بر روی سازه های مقدس و مهم خود، که به انگیزه ی از بین نرفتن آنها بود می کشاند و آن ترفند را بیاد می آورد.
واژه « سوري » پارسي به چم(معني) « سرخ » مي باشد و چنانكه پيداست ، به آتش اشاره دارد . البته « سور » در مفهوم « ميهماني » هم در فارسي به كار رفته است. بر پا داشتن آتش در اين روز نيز گونه ای گرم كردن جهان و زودودن سرما و پژمردگي و بدي از تن بوده است . در گذشته جشن هاي آتش كاملا" حالت جادويي داشته و بسيار بدوي بوده است . چگونگي برگزاری اين جشن ، همساني فراواني به جشن سده دارد .
استاد پورداود ، پس از بزرگداشت اين جشن باستاني ، به پرسمان ويژه اي اشاره دارد و بر اين باور است كه رسم پريدن از روي آتش و خواندن ترانه هايي همچون « سرخي تو از من ، زردي من از تو و … » از افزونه هاي پسا – اسلامي است و از ديدگاهي ، بي احترامي به جايگاه ارجمند آتش به شمار مي رود .
نخست ديدگاه مردم ايران نسبت به آتش؛خوب يكي از جنبه هاي تقدس آتش پاك نمودن بيماريها و دور كردن ارواح خبيثه (به تعبير آن دوران) بوده است؛ برای نمونه در صورت سرايت طاعون رخت و ابزار بيمار را در آتش مي ريختند تا از بدي ها پاك شود؛ و ۱۰۰٪ اين بي احترامي به آتش بشمار نمی آيد. همين امروز هم رسم اسفند دود كردن و گرد خانه تاب دادن رايج است(برای زدودن شر و بيماري و چشم زخم)كه باز مانده از گذشته است؛ هم اكنون پريدن از روي آتش هم مي توانسته با فلسفه پاك كردن نفس صورت گرفته باشد .دوم گذر سياوش از آتش؛ بايد ببينيم سياوش چگونه از آتش گذشته است!
فردوسي مي گويد:
ســيــاوش ســيــه را بــه تــنــدي بــتـــاخـــت
نــشــد تــنــگ دل جــنــگ آتــش بــســاخـــت
ز هــرســو زبــانــه هــمــي بـــركـــشـــيـــد
كــســي خـــود و اســـپ ســـيـــاوش نـــديـــد
خب آتش انبوهي بوده و سياوش هم تيز از آن گذشته است؛ و مي دانيم كه گامهاي اسب ريخت پرش دارد و اگر از دویدن اسب فیلم بگیریم و آن را آهسته کنیم میبنیم که دویدن اسب ریختی پرش مانند دارد و چهار پای او برای چند لحظه! در هوا است. پس سياوش به آرامي و نرمي از آتش نگذشته است. و این گذر سیاوش از آتش بی گمان میتواند فرنود استوره ای این جشن باشد.
گويند موبد آذرپاد مهر اسپندان، كه اندرزنامه اش ازكم شمار نبشته هاي بجاي مانده از زمانه ئ پيش از چيرگي تازي است، گويا خودش براي اثبات حقانيت خود ، از آتش گذشته و يا سينه ئ خود را سوزانيده بوده است ( مانند داستان سياوش( و اين چهارشنبه سوري هم به احتمال زياد گونه اي آزمون آتش، يادگار آزمون آتش در آيين كهن ايران است.
منبع
" واژه جشن از کلمه « یسنه» آمده که ریشه اوستایی دارد و به معنی ستایش کردن است . بنابراین معنی واژه جشن، ستایش و پرستش است . هدف از برگزاری جشن ها در ایران باستان ، ستایش پرودگار ، گردهمایی مردم، سرور و شادی، داد و دهش و بخشش به بینوایان و زیردستان بوده است»
سور (sur ) واژه ای پهلوی است که به معنای : مهمانی، بزم، جشن، جشن عروسی آمده است. و " سوری" نیز به معنای : گل سرخ رنگ، رنگ سرخ ، شادی و چیزی که به رنگ سرخ باشد مورد استفاده قرا گرفته است. پس چهارشنبه سوری را می توان یک جشن و شادی دانست که با سرخی همراه است و این سرخی همان آتش است. اما اگر بپذیریم که چهارشنبه سوری همان جشن سوری است و جشن سوری به معنای ستایش آتش؛ نباید این ترکیب ما را به اشتباه بیاندازد که مردم آتش را به عنوان خدا ستایش می کردند. همانطور که پیش تر گفته شد هر چیز خوبی به خدا نسبت داده می شود و دراین میان روشنایی آتش که مهم ترین نقش را در زندگی بشر بازی می کند ، نشانی از حضور خداوند است. اگر بخواهیم برای این نوع ستایش مثالی ذکر کنیم می توان به ستایش کعبه که قبله مسلمانان است اشاره کرد. آیا مسلمانان در کعبه به ستایش سنگ می پردازند یا به ستایش خداوند؟. بدون شک کعبه مکانی روحانی است که انسان را به یاد خدا می اندازد و انسانی که به سوی آن سجده می کند، نه برای سنگ که برای بزرگی خداوند به خاک افتاده است . توجه به آتش و احترام به آن نیز برای انسان ایران باستان چنین بوده است و هم اکنون نیز در بسیاری از ادیان ، روشن کردن آتش پیش از نیایش مرسوم است که می توان برای مثال به « روشن کردن شمع» در مکان های مقدس اشاره کرد. پس جشن سوری یا چهارشنبه سوری مراسمی است که مردم در کنار آتش به شادی می پردازند و این شادی نوعی ستایش و سپاس از خداوند است که با پایان دادن به زمستان و تولد بهار و سبزی به آنها زندگی تازه می بخشد.
" عده ای براین با این باورند که ؛ در ايران باستان روزي با عنوان چهار شنبه سوري نداشته ايم و اعتقاد دارند ، چهار شنبه سوري پس از اسلام به وجود آمده و برگرفته از جشن "پنجه" است ؛ جشني كه پيش از اسلام ، زرتشتيان براي شادي روان نياكان برگزار مي كردند. جشن" پنجه" از جشن هاي " گهنبار" متعلق به زرتشتيان است كه آخر سال براي روان نياكان برگزار مي گرديد. چرا كه زرتشتيان اعتقاد داشتند در پنج روز آخر سال روان نياكان به خانه باز مي گردد تا از زندگي و شادي آن ها با خبر شود.
اما عده ای دیگر این نظر را رد می کنند و معتقدند؛ جشن چهارشنبه سوري" جشن پنجه" نيست چون كه "جشن پنجه" بن مايه زرتشتي دارد و در پنج روز آخر سال برگزار مي شود و در آن" مير نوروز" به حكومت مي پردازد در حالي كه جشن " سوري" يك جشن ساده و ابتدايي است و به هيچ عنوان يك جشن ديني و آييني نيست. ما سند مكتوبي در مورد چهارشنبه سوري در متون مقدس زرتشتي نداريم و به همين دليل فقط مي توان گفت، شايد،اين جشن تنها متعلق به زرتشتيان نبوده است.
"جشن سوري" یا چها رشنبه سوری جشن بر پايي آتش است و جشن آتش در تمام كشورها مرسوم است، اما ايرانيان با سليقه خود اين جشن را زيباتر برگزار مي كرده اند.با این توصیف می توان چهارشنبه سوري يا "جشن سوري" را يك جشن بومي و ملي دانست که تمام مردم ايران با اديان مختلف در اين جشن شركت مي كنند و زرتشتيان نيز كه بخشي از مردم ايران هستند، اين جشن را برپا می کنند. اما با توجه به جایگاه آتش در زندگی مردم گذشته و اینکه زرتشتیان تنها گروهی از مردم ایران را تشکیل می دهند نه تمام آنها را ؛ و اینکه آتش در دين زرتشتيان مقدس و داراي احترام است و آنها از روي آتش نمي پرند؛ و این برخلاف روش مرسوم در این روز است که مردم از روی آتش می پرند، می توان مراسم چهار شنبه سوري را جشني متعلق به ايران باستان وپيش از زرتشتيان دانست که در طی زمان ، مراسم های دیگر به آن افزوده شده است و همانطور که گفته شد با توجه به جایگاه آتش درزندگی مردم گذشته،جشن آتش در تمام كشورها مرسوم بوده و هست، اما ايرانيان با سليقه خود اين جشن را زيباتر و گاهی به آن رنگ دینی داده اند. دکتر "منیره احمد سلطانی " متخصص فرهنگ عامه دراین باره می گوید:« بيشتر جشن هاي ايراني با رفتار هاي ديني همراه بوده است.جشن هاي ايراني داراي ريشه و انديشه خاصي هستند و بر خلاف تصور عاميانه اي كه وجود دارد، ايرانيان آتش را خدا نمي دانستند، بلكه به عقيده آن ها آتش مظهر روشنايي و روشنايي مظهر دانش است. به همين دليل است كه ايرانيان براي آتش احترام قائل بوده و آن را نشانه اي از حضور خداوند مي دانستند . اين امر يكي از دلايل حضور آتش در جشن هاي ايراني مانند چهارشنبه سوري است، كه به مرور زمان جنبه ديني و اعتقادي پيدا كرده است . ديني كردن مراسم در همه جا ديده مي شود و اين كار در بين ايرانيان بيشتر از اقوام ديگر صورت مي گيرد؛ چون ايرانيان زودتر از تمام اقوام به ستايش خداوند پرداختند؛ به همين دليل بيشتر جشن هاي ما تا حدودي ريشه ديني پيدا كرده اند.»
منبع
